قلب من در قلب تو در جان توست
قلب من در هر کجاست خواهان توست
چرا نمیکشد مرا خدای چشم های تو
میان آب و آتشم برای چشم های تو
قسم به ساحت غزل دقیقه ای 1000 بار
دلم عجب نمی کند هوای چشم های تو
قلب من در شهر چشمان شما جامانده است
قدر یک شب هم شده از او پرستاری کنید
به یاد آشنایان آشنا باش به پیوندی که بستیم با وفا باش همیشه یاد تو در خاطرم هست تو هم هر جا که هستی یاد ما باش.
هر کس بد ما به خلق گوید ما سینه او نمی خراشیم ماخوبی او بلند گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم.
گفتم غم تو دارم گفتا چشت درآید گفتم که ماه من شو گفتا دلم نخواهد